تو رابجای آن باغچه که باردار است بــــرای گلی غریب دوست دارم
تو را بجای آن بچه لاک پشت که تخم ترکاند برای آسمانی دگـــــــر دوست دارم
تو را بجای همهء بارانها که گریستند در غمِ برگهای خزان دوست دارم
تو را بجای همهء آنان که با من زیستند ولی غریبه بودم با آنها دوست دارم
تو را بجای همهء کسانــِِی که با من نیستند ولی در تک تک نفسهایم هستند دوست دارم
تو را بجای آن ماهی که اشک می ریزد در تـُنگــی تــَنگ و حقیر دوست دارم
تو رابجای خودم که فنا شده در خودت فقط بـــــــــــرای خودت دوست دارم
:: موضوعات مرتبط:
اشعار شاعران ,
,